داشتم یک رؤیا میدیدم، به اینجا بروید
چشمهایم را در یک اتاق کوچک و بسته باز کردم. نگاهی به اطراف انداختم. نمیدانستم کجا هستم و چگونه وارد این اتاق شدهام. هیچ در و پنجرهای در این اتاق کوچک ندیدم و هیچ صدایی نمیشنیدم. ترسیده بودم و نمی دانستم چکار کنم